ریشه یابی انحرافات اجتماعی در جوانان
ریشه یابی انحرافات اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا این مسائل امنیت اجتماعی را سلب و مانعی برای رشد و توسعه جامعه محسوب می شود. به طور کلی، هر رفتاری که از فردی سر می زند، ریشه در عواملی دارد که به طور معمول در طول زندگی سر راه وی قرار دارد و او را به انجام عملی خاص وادار می کند. در واقع ریشه اختلال ها، بی نظمی ها و نابسامانی های اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی است؛ یعنی آسیب زمانی پدید می آید که از هنجارهای قابل قبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. هر جامعه ای از اعضای خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارهای خود تبعیت کنند. اما طبیعی است که همواره افرادی در جامعه یافت می شوند که از پاره ای از این هنجارها و ارزش ها تبعیت نمی کنند و بزهکاری از مهم ترین این مسائل است. بزهکاری بیشتر به جرائم کم اهمیت گفته می شود و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتر از استفاده از واژه مجرمیت است. با یک تعریف ساده می توان گفت، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی، مرتکب جرمی شود. اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در دورانی که جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود، گفته شد. از آن پس واژه بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید. در آمریکا لایحه ای در سال 1898 به تصویب رسید و به صورت قانون درآمد و همزمان با تصویب این قانون دادگاه های اطفال تشکیل گردید.
چند روز پیش، زنی جوان با مشاهدهی یک پیرمرد به همراه دختر خردسالش، تصمیم گرفت به آنها یاری دهد و با توجه به آنکه پیرمرد را متکدی میدانست، مبلغی به عنوان کمک در اختیار او قرار داد.
زن چند قدمی دور نشده بود که متوجه صدای پیرمرد شد که حاضر بود دختر یکسالهاش «فیروزه» را به مبلغ سه میلیون تومان بفروشد.
زن فورا پلیس 110 را در جریان این موضوع قرار داد و ماموران کلانتری 103 گاندی در محل حضور یافتند و پیرمرد را بازداشت کردند.
بهدنبال دستگیری این شخص، وی به ماموران گفت که همسر و دختر سه سالهاش نیز یک چهارراه بالاتر مشغول گدایی هستند. ماموران، همسر وی را هم بازداشت کردند زیرا مقداری تریاک همراه او بود و ادله لازم برای بازداشت فراهم.
اعزام دو متهم -پدر و مادر دو کودک- به دادسرای جنایی در حالی صورت میگرفت که «فیروزه» یکساله از فرط خماری ناشی از عدم مصرف تریاک، پریشان بود.
با ارجاع پرونده به قاضی امیراسماعیل رضوانفر، دادیار شعبهی چهارم دادسرای ناحیهی 27 تهران تحقیقات در این زمینه آغاز شد. این در حالی بود که «فهمیه» و «فیروزه» تحویل بهزیستی شدند و بهزیستی اعلام کرد که «فیروزه» یکساله به شدت دچار اعتیاد است.
با آغاز تحقیقات در این زمینه، پدر کودک با انکار قصد خود و همسرش مبنی بر فروش فرزندان گفت: از حدود چند ماه قبل که بیکار شدم تحت پوشش یک نهاد دولتی قرار گرفتیم و ماهی 300 هزار تومان از آنجا دریافت میکردیم اما کفاف زندگیمان را نمیداد و به همین دلیل با همسرم تصمیم گرفتیم که دست بچهها را بگیریم و از شهرستان به تهران بیاییم تا بلکه با اشتغال به کاری هر چند موقت درآمدی کسب کنم اما به تهران آمدن ما همانا و بدتر شدن وضع زندگیمان همان.
وی که به ادعای خود نتوانسته شغل مناسبی پیدا کند، با همسر و دو فرزندش به گدایی رو آورد و در یکی از نقاط نسبتا اعیاننشین پایتخت شروع به گدایی کرد.
با توجه به آنکه اتهامی خاص در زمینه فروش فرزند به این زوج تفهیم نشد، دستورات قضایی لازم در راستای اتهامات دیگری از قبیل حمل و نگهداری مواد مخدر و تکدیگری با استفاده از کودک خردسال از سوی قاضی رضوانفر، صادر و «فیروزه» برای ترک اعتیاد به مرکز مربوطه اعزام شد.
اگرچه این پرونده مانند هزاران پروندهی دیگر در دستگاه قضایی، روزی با اتخاذ یک تصمیم از سوی قاضی دادگاه یا دادیار دادسرا مختومه میشود اما حکایت تلخ فرزندفروشی با فرجام یافتن این پرونده به پایان نخواهد رسید.
صرفنظر از عواملی مانند فقر فرهنگی، فقر اقتصادی، مشکلات اجتماعی، تبعیض، شکاف طبقاتی و…، لازم است این پدیدهی متاسفانه غیرمجرمانه در کشورمان را از نظرگاه حقوقی مورد بررسی قرار دهیم.
فرزندفروشی در قوانین جزایی کشور فاقد عنوان مجرمانه است
در همین زمینه، رضا جعفری، معاون دادستان تهران در امور جنایی معتقد است که فرزندفروشی در قوانین جزایی کشور فاقد عنوان مجرمانه است و در گفتوگو با خبرنگار حقوقی ایسنا، تصریح میکند: بحث نسب از مسایل مورد تاکید همهی ادیان بوده و مقررات مربوط به ازدواج نیز برای حفظ نسب و نسل است. چنانکه همواره بحث ارث و کلا هویت در تمام قومیتها و ملتها مورد توجه شرع و قانون قرار دارد.
وی میافزاید: وقتی در مورد فرزندخواندگی مجوز صادر میشود، این امر با رعایت اصول و شرایطی که حفظ نسب و هویت افراد از لوازم آن است صورت میگیرد تا یک فرزندخوانده به عنوان فردی صاحب هویت تلقی شود.
اولین پیامد منفی پدیده فرزندفروشی نادیده گرفتن هویت و ارزش انسانی است
جعفری، اولین پیامد منفی پدیدهی فرزندفروشی را نادیده گرفتن هویت و ارزش انسانی برمیشمرد و خاطر نشان میکند: در قرون گذشته فروش انسان فقط در چارچوب خاصی به نام بردهفروشی مطرح بود که در حال حاضر موضوع آن منتفی است لذا هیچ دلیل شرعی، قانونی و اخلاقی برای فروش فرزند وجود ندارد و میتوان این امر را زیر پا گذاشتن ارزش انسانی افراد تلقی کرد.
معاون دادستان تهران در امور جنایی، دومین پیامد منفی فرزندفروشی را بحث عدم محرمیت فرزند فروخته شده با کسی که او را میخرد دانسته و خاطر نشان میکند: متاسفانه در چنین مواردی علاوه بر حرمت روابط دو طرف، بحث حق و حقوق شرعی و قانونی کودک مانند ارث نیز مشخص نیست و از سوی دیگر زمانی که چنین کودکانی به گذشتهی خود واقف میشوند سر به طغیان زده و وبال جامعهی خود خواهند شد.
جعفری با بیان اینکه نباید از سوءاستفاده از کودکان در جریان فروش آنها غافل بود، تاکید میکند: از چنین افرادی به انحای مختلف مانند تکدیگری، سوءاستفادهی جنسی و ارتکاب جرم، بهرهبرداری خواهد شد و این موارد به عنوان تبعات منفی و غیرقابل جبران فرزندفروشی همواره مطرح است.
وی با ابراز تاسف از اینکه در قوانین کشور، عنوان مجرمانهی خاصی برای فرزندفروشی مقرر نشده است به ایسنا میگوید: لازم است همانگونه که قانونگذار در قوانین مختلف با احترام به کیان خانواده به عنوان اولین هستهی اجتماع اقدام به وضع مقرراتی کرده است، در این رابطه نیز پدیدهی فرزندفروشی را مورد بررسی دقیق و کارشناسانه قرار داده و به قانونگذاری در قالب قوانین جزایی بپردازد.
نگاه قانونگذار به کودکان، نگاهی حمایتی، اصلاحی و تربیتی است
از سوی دیگر قاضی صفر خاکی، دادیار اظهارنظر جنایی در گفتوگو با خبرنگار حقوقی ایسنا نظر دیگری ارایه کرده و تصریح میکند: از مجموعهی قوانین مربوط به حمایت کیفری از افراد میتوان به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان اشاره کرد. کودکان و نوجوانان به خاطر وضعیت خاص جسمی و روحی که دارا هستند همواره مورد اهمیت ویژهی قانونگذار قرار دارند و نگاه قانونگذار به این قشر در برهههای مختلف قانونگذاری نگاهی حمایتی، اصلاحی و تربیتی بوده است.
وی میافزاید: توجه قانونگذار به کودکان و نوجوانان تنها منحصر به زمانی نیست که این قشر در جایگاه قربانی جرم قرار میگیرد بلکه آنجا که این افراد متهم نیز هستند مورد حمایت قانون قرار میگیرند، چنانکه دادگاههای ویژهی اطفال، دادرسی ویژه و حتی در برخی از کشورها پلیس ویژه برای آنها پیشبینی شده است.
نمایندهی دادستان تهران در دادگاه کیفری استان، با بیان این مقدمه به قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 25/9/81 اشاره و خاطر نشان میکند: این قانون که در 9 ماده مورد تصویب مجلس قرار گرفت و به اجرا نهاده شد، همهی افراد کمتر از 18 سال را در بر میگیرد و بر اساس این قانون هرگونه آزار و اذیت که موجب صدمه به جسم و روح افراد مورد شمول قانون شود ممنوع شمرده شده است.
خاکی با اشاره به مواد سه و چهار قانون مذکور اظهار میکند: این مواد اعمال ممنوعهای را که مستوجب مجازات است، پیشبینی کرده چنانکه در مادهی 3 تصریح میکند هر گونه خرید، فروش، بهرهکشی و بهکارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق مستوجب حبس است.
خرید و فروش کودک بهموجب قانون مستوجب حبس است
دادیار اظهارنظر جنایی، با اشاره به دو تفسیری که میتوان درخصوص این ماده ارایه داد، میگوید: یکی از نظرات این است که مقولهی خرید و فروش را تنها برای آنچه در پایان ماده ذکر شده یعنی به منظور ارتکاب اعمال خلاف در نظر بگیریم و نظریهی دیگر که به نظر میرسد نزدیکتر به صلاح است بیان میکند خرید و فروش به صورت مطلق و جداگانه در این ماده مورد توجه قرار گرفته و مستوجب حبس است.
وی در ادامه به نظریهی مشورتی 2197/7 مورخ 1/4/84 ادارهی حقوقی قوهی قضاییه در مورد مادهی 3 اشاره کرده و بیان میکند: در این نظریهی مشورتی نظر دوم یعنی نظری که میگوید مطلق خرید و فروش کودکان مستوجب حبس است، مورد تاکید قرار گرفته است.
خاکی همچنین تفسیر قضایی را از انواع تفاسیر مشروع مورد تصریح در قانون اساسی برمیشمرد و میگوید: قاضی همواره باید با دستیابی به روح قوانین، مفهوم مدنظر قانونگذار را استنباط کرده و بهدنبال آن بر اساس قانون به اتخاذ تصمیم مناسب بپردازد. علاوه بر این و با توجه به مشروعیت تفسیر قضایی در مورد مادهی 3 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، میتوان به مادهی 4 این قانون نیز اشاره کرد و گفت که خرید و فروش کودکان موجب به خطر افتادن سلامت روانی آنها شده و از این باب مستوجب مجازات است.
نمایندهی دادستان تهران در دادگاه کیفری استان، در پاسخ به این سوال که ” آیا بهتر نیست قانونگذار صراحتا مقولهی فرزندفروشی را مورد توجه قرار داده و به تقنین در این امر بپردازد؟” پاسخ منفی داده و اظهار میکند: اگر قانونگذار در همهی موارد به صراحت امری را مورد تقنین قرار دهد، در این صورت تفسیر قضایی که از سوی قانون اساسی به آن مشروعیت داده شده معنا نخواهد داشت؛ لذا صراحت در هر موردی ضروری نیست.
گزارش از خبرنگار ایسنا: حسامالدین قاموس مقدم
پروردگارا ! کمک کن تا حق کسی را که به من پناه آورده و امین اسرار خود قرار داده مورد غفلتم قرار نگیرد؛
من بقای نعمت و خیرخواهی و دولت و عزت او را دوست دارم و از تو می خواهم مرا در پیروزی بر لشکر کفر یاری کنی؛
پس صدایم را رساتر کن ، گام هایم را استوارتر؛
و من را جسارتی ده که جز از تو از کس دیگری ترسی در وجودم نباشد؛
پروردگارا به من ذکاوتی بخش تا از هیچ اندیشه سالمی برای احقاق حقوق موکلم و مردم کوتاهی نکنم و در حقش رعایت کنم آن چه را که بر خانواده ام رعایت می کنم؛
بصیرتم را به حقوق مردم، و معرفتم را به علم و فضل آنان زیاد کن تا وکیل به واسطه موکل و موکل به واسطه وکیل سعادتمند دنیا و آخرت شود. (آمین)
بررسی جرم جعل سند و مجازات قانونی مرتکب آن
تهران،گروه گزارش- جعل و استفاده از سند مجعول از جمله جرایمی است که در دهه های اخیر با پیشرفت فناوری در بسیاری از جوامع افزایش چشمگیری یافته است.
جرم جعل از جمله جرایمی است که از دیرباز و از زمان پیدایش خط و اسناد در بسیاری از جوامع وجود داشته و در دهه های اخیر نیز گسترش یافته است.
خبرهای صفحات حوادث روزنامه های کثیرالانتشار نشان دهنده رواج جرم جعل و استفاده از سند مجعول است. در جدیدترین این خبرها سردار سید حمید صدرالسادات رئیس سازمان وظیفه عمومی نیروی انتظامی 31 اردیبهشت ماه سال جاری از انهدام 10 باند جعل کارت های معافیت خبر داد.
همچنین در پرونده اختلاس بزرگ از بیمه، اتهام برخی افراد جعل سند و اختلاس اعلام شد.
جرم جعل با وجود اینکه در بسیاری از موارد موجب بردن مال می شود، در زمره جرایم علیه آسایش عمومی و نه جرایم علیه اموال طبقه بندی شده است که این موضوع نشان دهنده توجه به جنبه های غیرمالی آن یعنی سلب اعتماد عمومی و نیز ضررهای غیر مالی است که ممکن است از ارتکاب جعل به اشخاص وارد شود.
تعریف جعل:
در قانون ایران از جرم جعل تعریفی ارائه نشده بلکه احکام راجع به انواع مختلف آن طی بیست ماده از مواد 523 الی 542 فصل پنجم قانون تعزیرات مصوب 1375 و نیز قوانین دیگر بیان شده است.
جعل در لغت به معنای "خلق کردن و دگرگون کردن" و تزویر به معنای "حیله و تقلب و خلاف واقع جلوه دادن چیزی" و در اصطلاح حقوقی، جعل و تزویر عبارت است از "ساختن هر چیز مثل سند به یکی از طرق پیشبینی شده در قانون برخلاف حقیقت و به ضرر دیگری".
بر این اساس عنصر ضرر در جعل مفروض تلقی شده و ضرورت ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید، همچنین لازم نیست،ضرر،تحقق خارجی داشته باشد یعنی در عالم واقع ضرر محقق شود، بلکه احتمال ورود ضرر نیز کفایت می کند.
دکتر حسین میرمحمد صادقی در کتاب "جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی" در تعریف جرم جعل می نویسد: ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به قضد جا زدن آنها به عنوان اصلی.در ماده 523 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) در این مورد آمده است: جعل و تزویر عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی،خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تاخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب.
براین اساس ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر جعل محسوب می شود.
مصادیق جرم جعل به موجب قانون عبارت است از:
الف) تحصیل غافلگیرانه امضای واقعی:
هرگاه به طور غافلگیرانه و توام با قصد تقلب از شخصی امضا گرفته شود، هر چند که امضاء، واقعی میباشد ولی دو شرط تقلب و غافلگیرانه بودن موجب میشود که جرم جعل تحقق پیدا کند.
ب) تراشیدن و خراشیدن: خراشیدن، از بین بردن یک جزء کلمه است مثل اینکه واژه "حسین" را به "حسن" تبدیل کند ولی تراشیدن، از بین بردن تمام کلمه است.
ج) قلم بردن در نوشته: تغییر و تبدیل حروف و کلمات یا ارقام موجو د، بدون اینکه کلمه یا رقم جدیدی اضافه شود مثل اینکه عدد 1 را به 2 یا 3 تبدیل کند.
د) اثبات در نوشته: اعتبار بخشیدن به سند یا نوشته باطل از طریق پاک کردن و از بین بردن علامت بطلانِ سند یا کلمه "باطل" از روی سند است.
ه ) الحاق و الصاق: در الصاق، حداقل دو نوشته متفاوت از یک شخص به همدیگر وصل و چسپانده میشود به طوری که در نظر اول یک سند به حساب میآیند ولی در الحاق، رقم یا حرف یا کلمهای در متن یا حاشیه یک سند اضافه میشود.
*پیشینه قانونی جرم جعل
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در قانون مجازات عمومی مصوب 1304 در فصل سوم از باب دوم تحت عنوان "در جنحه و جنایت بر ضد آسایش عمومی " مواد 93 تا 112 را به جعل و تزویر در نوشته و سند اختصاص یافته بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی موضوع جعل و تزویر تحت عنوان "جرایم بر ضد آسایش عمومی" در مواد 20 تا 32 قانون مجازات اسلامی مصوب 1362 این مواد با اصلاح جزیی از مواد قانون مجازات عمومی اقتباس شد و متعاقباً در سال 1375 فصل پنجم قانون مجازات اسلامی از ماده 523 تا 542 به جرم جعل اختصاص یافت.
انواع جعل: حقوقدانان ایرانی معمولا جرم جعل را به دو نوع جعل مادی و معنوی تقسیم بندی می کنند.
جعل مادی به تغییرات ظاهری در یک سند با استفاده از روش های فیزیکی مانند برش یا تراش گویند. لازمه جعل مادی، انجام عمل مادی است به عبارت دیگر سند ابتدا به صورت واقعی در عالم خارج،وجود پیدا می کند.سپس بزهکار با عمل خود محتوا و مضمون یا امضای آن را تغییر می دهد و نتیجه عمل وی در سند باقی می ماند.
تشخیص جعل مادی از طریق ارجاع امر به کارشناس صورت می گیرد اما گاه عمل جعل توسط افراد غیر حرفه ای به نحوی انجام می شود که با کمی دقت قابل تشخیص می باشد.
اما جعل معنوی یا مفادی تغییر مفاد یک سند است،در این نوع جعل بدون ایراد هیچ گونه خدشه ای به ظاهر سند یا نوشته حقیقت در آنها تحریف شده و مطالب منتسب به دیگران به گونه دیگری در آنها منعکس شود،مانند موارد مذکور در ماده 534، "هر یک از کارکنان ادارات دولتی و مراجع قضایی و مامورین به خدمات عمومی که در تحریر نوشتهها و قراردادها راجع به وظایفشان مرتکب جعل و تزویر شوند،اعم از این که موضوع یا مضمون آن را تغییر دهند یا گفته و نوشته یکی از مقامات رسمی، مهر یا تقریرات یکی از طرفین را تحریف کنند یا امر باطلی را صحیح یا صحیحی را باطل یا چیزی را که بدان اقرار نشده است، اقرار شده جلوه دهند، علاوه بر مجازات های اداری و جبران خسارات وارده به حبس از یک تا پنج سال یا شش تا سی میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد."
براین اساس اگر منشی دادگاه هنگام ثبت اظهارات شاکی بخشی از اظهارات او را حذف یا به نحو دیگری بنویسد که توسط شاکی یا متهم بیان نشده چنانچه به قصد تقلب و با سوء نیت همراه باشد مرتکب جعل معنوی شده است.
*عناصر اصلی جرم جعل
عنصر مادی جعل: عنصر مادی در جرم جعل عبارت است از:
1- فعل مرتکب که ممکن است به صورتهای زیر ظاهر شود:
الف) فعل مثبت: که همان قلب حقیقت در یک نوشته دارای ارزش و سندیت به یکی از صور پیشبینی شده در قانون است و مطابق ماده 524 به بعد قانون مجازات اسلامی شامل افعال مثبت زیر می شود: ـ جعل احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دست خط مقامات دولتی(به اعتبار یا از حیث مقام آنان قانون مجازات 524 و 525)
ـ جعل مهر، تمبر، منگنه یا علامت یکی از شرکتها یا موسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی یا نهادهای عمومی غیر دولتی و یا شرکتها و تجارت خانههایغیر دولتی
(525، 528، 529 )
ـ جعل احکام دادگاه ها یا اسناد یا حوالههای صادره از خزانه دولتی و منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار و یا نقره به کار میرود (525)
ـ جعل اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی یا اسناد و اوراق بهادار و حوالههای صادره از خزانه(526)
ـ جعل مدارک تحصیلی (527)
ـ جعل در اسناد و نوشتههای غیر رسمی (536 )
ـ جعل در اسناد و نوشتههای رسمی (532 و 533 )
ـ عکس برداری از اوراق و مدارک (537)
ـ جعل گواهی پزشکی(538)
ـ صدور گواهی نامه خلاف واقع(540)
ب) فعل منفی یا ترک فعل: که در جعل مفادی یا معنوی محقق میشود. زیرا در اثر ترک فعل، سندی ایجاد شده که محتوای آن با واقعیت تطبیق نمیکند؛ مثل اینکه قسمتی از تقریرات شخصی که سند را دیکته میکند، حذف کرده و ننویسیم و بر اثر آن یک تعهد یا حقی را که موجب ضرر به غیر است، مخفی کنیم.
عنصر معنوی جعل: عبارت از علم و عمد در فعل یا ترک فعل توسط مرتکب است؛ یعنی علم به خلاف واقع بودن عمل و اراده عمل خلاف واقع.
جعل از زمره جرایم جرائم مادی صرف نمی باشدد بلکه نیازمند عنصر روانی است که بدون احراز آن امکان تعقیب سازنده یا تغییر دهنده سند یا نوشته یا چیز دیگری تحت عنوان جرم جعل وجود ندارد.
برای تحقق عنصر روانی جرم جعل از یک سو باید قصد ساختن یا تغییر دادن احراز شود. از سوی دیگر مرتکب باید قصد کامل فریب دادن دیگران را از این سند یا نوشته یا چیز مجعول دیگری را به عنوان اصل قبول نمایند و از این طریق به ضرر خود عمل نمایند داشته باشد.
منتفع شدن یا قصد منتفع شدن شخص جاعل ضروررت ندارد، بنابراین قصد استفاده بردن دیگران هم کفایت می کند.عنصر ضرر در جعل، مفروض گرفته شده است و ضرورتی ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید. همچنین احتمال وجود ضرر کفایت میکند و لازم نیست که ضرر، تحقق خارجی داشته باشد.
منظور از عنصر ضرری لزوماً ورود ضرر بالفعل نیست، بلکه ضرر بالقوه یا محتمل نیز کفایت میکند. دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود اشعار میدارد:"... اضرار آنی شرط تحقق [جعل] نیست، بلکه عمل جعل اگر در آینده و حتی بالقوه متضمن ضرر دیگری باشد، مورد باموارد مربوط به جعل منطبق است. بنابراین از بین بردن عمدی سند مجعول مانع تعقیب جرم نخواهد بود.
عنصر قانونی جرم جعل: قانون گذار برای جرم جعل، در مواد 524 تا 542 قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مجازات های حبس و جزای نقدی یا هر دو را با هم برای مرتکب پیش بینی کرده است.
جرم جعل از جرایم غیرقابل گذشت است و رضایت شاکی خصوصی،جاعل را از تعقیب کیفری و مجازات معاف نمی کند،علاوه براین مجازات جرم جعل قابل تعلیق نیست و متهم ناگزیر به تحمل حبس تعیین شده و پرداخت جزای نقدی خواهد بود.
نتیجۀ جرم جعل: حداقل ضرر بالقوه برای تحقق جرم جعل ضروری است و باید بین آن و عمل مادی فیزیکی در جرم جعل رابطه سببیت وجود داشته باشد.
منظور از عنصر ضرر لزوما ورود ضرر بالفعل نیست بلکه ضرر بالقوه یا محتمل کفایت می کند.
ضرر در جرم جعل برخلاف جرائم علیه اموال لزوما ضرر مادی نیست بلکه ضرر معنوی نیز کفایت می کند.
*جرم استفاده از سند مجعول
جعل سند و استفاده از سند مجعول دو جرم جداگانه محسوب می شوند،بنابراین اگر فردی سندی را جعل کرده و از آن استفاده کند،مرتکب دو جرم شده که به موجب قانون برای هرکدام آنها مجازات مستقلی تعیین شده است.
منظور از استفاده از سند مجعول ارائه و اقدام برای تحقق جرم استفاده از سند مجعول است و ضرورتی ندارد که مرتکب از آن نفع یا فایدهای ببرد،براین اساس بهتر است به جای عبارت "استفاده از سند مجعول" عبارت "به جریان انداختن" به کار ببریم.
برایتحقق عنوان جزاییاستفاده از سند مجعول شرایط و ارکان زیر لازم است:
اولین رکن در استفاده از سند مجعول این است که در استفاده از سند ماهیت جعلی آن احراز گردد. دومینرکن در استفاده از سند مجعول عنصر روانی جرم است که عمد در استفاده و قصد اضرار به دیگری در آن لحاظ می شود.در واردکردن ضرر به دیگری نیاز نیست تا ضرر حتماً مادی باشد، بلکه ضرر معنویرا نیز شامل میگردد و هم چنینشخص متضرر شامل اشخاص حقیقی و حقوقیمیگردد.
سومین رکن جرم استفاده از سند مجعول این است که قابلیت ورود ضرر باید محرز باشد. در غیر این صورت چیز ساخته شده نمیتواند قابلیت ایراد ضرر را داشته باشد و جرم جعل تحقق پیدا نخواهدکرد و ضرر نیز اعم از ضرر بالقوه و بالفعل است.
عنصر قانونی جرم استفاده از سند مجعول: در مواد 524 تا542 قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مجازات های حبس و جزای نقدی یا هر دو را با هم برای مرتکب پیش بینی کرده است.
iranbar.org
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دوستان